لطفا به ما مشکوک نشوید، ما نه معاندیم نه متوهم. قصد خرابکاری و جوسازی و سیاهنمایی هم نداریم، فقط میخواهیم با ضرب قلم و سرانگشتانمان تلنگری بزنیم به آنها که هنوز نمیخواهند واقعیتها را قبول کنند.
داستانی که ما قصد روایت کردنش را داریم از روزی کلید خورد که بچههای ایرانخودرو که به تازگی خودروهای تولیدیشان را به قفلهای ضدسرقت مزین کرده بودند، بر آن شدند تا برای عرض اندام هم که شده کارکشتهترین سارقان خودرو را (با هماهنگی پلیس آگاهی) فرا بخوانند و تولیدات ملی را که ما هم به آنها افتخار میکنیم در معرض آزمایش قرار دهند.
اولین خودروی مورد آزمایش «سمند» بود، چرا که ایرانخودروییها بر این باور بودند که کمالات این ماشین با نصب قفل ضدسرقت تکمیل شده و حتما سربلند از آزمایش بیرون میآید.
اما آن طرف ماجرا همکاران اداره آگاهی و سارقان حرفهای بودند که با پلیس همکاری میکردند. لحظات همراه بیم و امید سپری شد و دست سارق موردنظر به قفل سمند متبرک شد. ایرانخودروییها مطمئن از ابتکارشان یک سو نظارهگر بودند و در دل به سارقی که ژست حرفهای گرفته بود پوزخند میزدند، اما دزد ماشین بیتوجه به این واکنش، قفل را برانداز میکرد.
یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، به هشت ثانیه نرسید که قفل باز شد، جالب اینکه در عرض یک دقیقه و 30 ثانیه سارق اتومبیل را به حرکت انداخت. این بار او پوزخند زد و ایرانخودروییها که مطمئن بودند اشتباهی رخ داده به دلیلتراشی روی آوردند. اما سارقان که برای قفلهای ضدسرقت خودروی شیک و پیک ایرانخودرو (پژو 206) انرژی را در سرانگشتانشان ذخیره کرده بودند، با پاسخ ایرانخودروهاییها خشکشان زد: «نه نمیشود 206 آبروی ماست.»
از سارقان اصرار و از ایرانخودروییها انکار، از آنها الحاح و از اینها بهانه. خلاصه بعد از کلی چانه زدن سارقان متقاعد که نه، قبول کردند دست از خودروی نور چشمی ایرانخودرو بکشند و با آبروی کسی بازی نکنند ولی نوبتی هم باشد نوبت پراید است، خودرویی که به گفته سردار رویانیان رییس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور ناامنترین خودروی تولید ایران است.
ایران خودروییها که خودروهای تولیدیشان را بالاتر از این میدانند که با تولیدات کارخانهای چون سایپا مقایسه شوند، باد به غبغب انداخته و از سارق خواستند در مورد نحوه سرقت پراید جملهای بگوید.
البته سارق مورد نظر چون میدانست پاسخی که میدهد به احتمال زیاد به مذاق سایپاییها خوش نمیآید، سکوت کرد ولی از ایران خودروییها اصرار و از سارق الحاح، از آنها پافشاری و از او بهانه. ولی سارق بالاخره به حرف آمد و با قطع دیالوگ و در حالی که بسیار با اطمینان صحبت میکرد، گفت: «فقط کافی است من از کنار پراید رد بشوم و یک سوت بزنم، آن وقت مثل ... دنبالم راه میافتد.»
باور کنید راست میگوییم. دوباره میگویم ما نه معاندیم نه متوهم قصد خرابکاری و جوسازی و سیاهنمایی هم نداریم، ما هم به تولیدات ملیمان واقعا افتخار میکنیم.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
اینجا ایران است !!!
سلام خیلی وقت بود سر نزده بودم پند بسیار جالبی بود اتفاقا احمق بودنم حالی داره واسه خودش...راستی اگه دوست داشتی یه سر به من بزن مصاحبه اختصاصی منو با شاهرخ بخون