افسردگی از شایعترین تشخیصهای روانشناسی و اصلا شاید شایعترین بیماری روحی- روانی باشد به همین دلیل است که افسردگی را به عنوان سرماخوردگی روانی هم میشناسند. اما به چه کسی میگوییم افسرده؟
همه ما در طول هفته شاید چند بار احساس کنیم که از همه چیز خسته شدهایم و هیچ موضوعی ما را خوشحال نمیکند و به هیجان نمیآورد. وقتهایی که حتی حوصله حرف زدن یا درددل کردن با دوستانمان را هم نداریم. گاهی وقتها آنقدر بیحوصله و بیانگیزه میشویم که حتی فکر بیرون رفتن از خانه ما را اذیت میکند و ترجیح میدهیم تنها باشیم و مثلا ساعتها به جای دوری خیره شویم یا جلوی تلویزیون بنشینیم و به صفحه رنگی خیره شویم. همه ما در طول زندگی در دورههای کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را به خصوص هنگام از دست دادن نزدیکان یا هنگام از دست دادن شغلی تجربه کردهایم و همه ما هم قادر به مقابله با این حوادث هستیم اما زمانی که این اندوه بیش از اندازه و پایدار و عمیق باشد ممکن است منجر به بیماری افسردگی شود.
افسردگی از شایعترین تشخیصهای روانشناسی و اصلا شاید شایعترین بیماری روحی- روانی باشد به همین دلیل است که افسردگی را به عنوان سرماخوردگی روانی هم میشناسند. اما به چه کسی میگوییم افسرده؟ کسی که خلق و خوی افسرده با احساس غمگینی و اعتمادبهنفس پایین دارد و بیعلاقگی و از کارافتادگی در قلمروهای زندگی فردی، اجتماعی و شغلی را از خود نشان میدهد و عملکردهای روزمرهاش همچون خوردن، خوابیدن و سلامت تحت تاثیر قرار میگیرد. اما از کجا میفهمید نشانههای افسردگی را دارید یا نه؟
بیماری جسم، بیماری روح را پنهان میکند؟
در افسردگی اساسی افکار خودکشی، حس نافذ نومیدی، احساس گناه به دلیل چیزهای کماهمیت، احساس بیارزشی و توهمات و هذیان، حواسپرتی، دشواری در تمرکز، مشکل در حافظه، گیجی، گریه بیدلیل، بیحالی و خستگی، بیقراری، زودرنجی، بیتوجهی به ظاهر، کمصحبت کردن، صدای آهسته و یکنواخت و بعضی ناراحتیهای جسمانی دیده میشود. سردرد، اختلالات گوارشی، یبوست، شکایات قلبی و... ممکن است افسردگی را در خود پنهان کند.
اینها مقصر هستند
1- ژنتیک 2- مصرف برخی داروها 3- ابتلا به بیماریهای مزمن 4- علل روانی مانند: استرس، عوامل اجتماعی 5- یکسری صفات شخصیتی مانند اعتمادبهنفس پایین، وابستگی شدید، حساسیت در برابر استرسها 6- شکست در زندگی مانند شکست در کار، ازدواج 7- مرگ یا فقدان عزیزان 8- گذر از یک مرحله زندگی به مرحله دیگر مثل یائسگی یا بازنشستگی 9- بیماریهای روانی مثل اضطراب، عقبافتادگی ذهنی، سوءمصرف مواد و...
اینجا میخواهیم کار شما را ساده کنیم. با یک آزمون ساده روانشناسی به شما میگوییم چقدر در خطر ابتلا به افسردگی هستید و علامتهای افسردگی را دارید یا نه، البته قطعا این تست جای معاینه و مشاوره روانپزشکان و متخصصان این حیطه را نمیگیرد اما میتواند تا حدود زیادی زنگ خطر یا زنگ آسایش را به صدا درآورد.
1- اشتهای خوبی دارم.
بله
خیر
2- زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند.
بله
خیر
3- موقع کار، فشار و ناراحتی زیادی احساس میکنم.
بله
خیر
4- خیلی کم دچار یبوست میشوم یا اصلا دچار یبوست نمیشوم.
بله
خیر
5- هرچند وقت یکبار تهوع و استفراغ ناراحتم میکند.
بله
خیر
6- گاهی دلم میخواهد به زمین و زمان ناسزا بگویم.
بله
خیر
7- برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم.
بله
خیر
8- گاهی روزها، هفتهها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کار نرفته است.
بله
خیر
9- خوابم آشفته و ناراحت است.
بله
خیر
10- اغلب مجبور بودهام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من درک و بینش نداشتهاند.
بله
خیر
11- واقعا اعتمادبهنفس ندارم.
بله
خیر
12- بیشتر اوقات خوشحالم.
بله
خیر
13- گاهی وقتها احساس میکنم که واقعا آدم بیمصرفی هستم.
بله
خیر
14- در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است.
بله
خیر
15- هیچ وقت حالم بهتر از حالا نبوده است.
بله
خیر
16- حافظهام خوب است.
بله
خیر
17- اغلب سر تا پا احساس ضعف میکنم.
بله
خیر
18- اگر امکانش باشد استفاده از هر شیوهای را برای پیشرفت بد نمیدانم.
بله
خیر
19- گاهی اوقات احساس میکنم سرشار از انرژی هستم.
بله
خیر
20- مواقعی بوده که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بودهام.
بله
خیر
به خودتان نمره بدهید
اگر از بین این 20 سؤال، به 15 تا 20 سؤال مانند کلید پاسخ دهید، به شما توصیه میشود که حتما به روانشناس مراجعه کنید و مشکلات خود را با او در میان بگذارید.
اگر به 10 تا 15 سؤال مانند کلید پاسخ دهید به شما توصیه میشود که در مورد علائقتان و نشانههای افسردگی بیشتر مطالعه کنید و آنها را سرسری نگیرید و به آنها توجه نشان دهید.
اگر به 5 تا 10 سؤال مانند کلید پاسخ دهید، یعنی علائم خفیفی از افسردگی دارید که با توجه به آنها و تغییر یکسری عادات و ایجاد انگیزه و شادی در کارهای روزانه خود از آنها رهایی پیدا میکنید.
اگر به صفر تا 5 سؤال مانند کلید پاسخ دهید، میتوانید به زندگی خود با آرامش و راحتی ادامه دهید چون به هرحال یکسری از علائم در طول روز و هفته به دلیل رودرروشدن با مسائل زندگی بروز میکند.
به خودتان کمک کنید
اگر فکر میکنید روحتان سرما خورده است، میتوانید به روشهای زیر با آن مبارزه کنید:
یکی از کارهای بسیار مهم این است که در ساعت معینی از خواب بیدار شوید. داشتن نظم به کارکرد طبیعی بدن شما کمک میکند که احساس بهتری داشته باشید.
فعال باشید و اکسیژن به میزان کافی جذب کنید. در طول روز، انجام ورزش ملایم به خصوص در موقع صبح و بیدار شدن از خواب به مدت 15 تا 20 دقیقه بسیار به سرزندگی شما کمک میکند.
نور مناسب به بهتر شدن کارکرد بدنتان کمک میکند. سعی کنید در محیط زندگی یا کارتان از نور مطلوب و مورد دلخواهتان استفاده کنید و تا جای ممکن از تاریکی و نور بسیار کم بپرهیزید.
سعی کنید مشکلی که موجب آزارتان میشود را پیدا کنید و در مورد آن با روانشناس صحبت کنید یا در مواقع غیرضروری با یک دوست معتمد یا یکی از نزدیکانتان در مورد آن حرف بزنید.
کار و مشغله روزانهتان را در حد توانتان تنظیم کنید.
به کار یا سرگرمیای که علاقه دارید چند ساعت در طول روز بپردازید.
سعی کنید در مواقع مواجهه با مشکل یا استرس روزانه اعتمادبهنفس خود را از دست ندهید و آن را تقویت کنید.
سعی کنید از حافظهتان استفاده کنید و تمرکز خود را بالا ببرید. کتاب یا مطالب مورد علاقهتان را در طول روز مطالعه کنید.
به موسیقی شادی که از آن لذت میبرید و باعث تغییر روحیهتان میشود، گوش دهید.
اگر اهل نوشتن هستید، دلایل افسردگی خود را بنویسید. هرگاه از طریق نوشتن آنچه در دل دارید را مطرح کنید، آرامش مییابید زیرا در این صورت افکار شما و آنچه موجب افسردگیتان شده است تا حدی آشکار میشود و شما از دلایل درون خود که شاید تاکنون به آن پی نبردهاید، آگاه میشوید.
منبع:مجله ایده آل
عالیه
هرچند خیلی برام مفید اما دل و دماغ ندارم همشو بخونم
بعداً میخونم و نظر میدم