از جمله حوزه‌هایی که سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته، حوزه امنیت اجتماعی است.
یک
جامعه سالم از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است؛ زیرا افراد جامعه با
یکدیگر روابطی اعتمادآمیز دارند. افراد ضمن تأمین منافع خود، به دیگران نیز
سود می‌رسانند و اگر سود بردن مستلزم زیان وارد کردن به دیگران باشد، از
آن چشم‌پوشی کرده و به راحتی اعتماد دیگران به خود را خدشه‌دار نمی‌کنند.
مردم به یکدیگر اعتماد ندارند و برای این
کار دلیل خوبی هم دارند، زیرا در این جامعه اگر فردی توانایی تصاحب چیزی را
داشته باشد (حتی اگر این اقدام او باعث قانون‌شکنی و آسیب دیدن بقیه افراد
جامعه شود) درنگ نخواهد کرد.
پس افراد به تدریج یاد می‌گیرند به
کسی اعتماد نکنند و این اعتقاد رایج می‌شود که هرکس به آنها نزدیک می‌شود،
درصدد آسیب زدن به منافع آنهاست. در این جامعه سرمایه اجتماعی کاهش یافته و
علائم بیماری جامعه کم کم نمایان می‌شود.
فقدان سرمایه اجتماعی
مترادف با بروز انحرافات اجتماعی است، چراکه سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای
رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس می‌کند.
انحرافات اجتماعی
بالفعل نیز بازتاب نبود سرمایه اجتماعی خواهد بود . علائم نشان‌دهنده فقدان
سرمایه اجتماعی، آمارهایی از رفتارهای ضد اجتماعی هستند. عواملی که امنیت
اجتماعی را خدشه دار می‌کنند؛ مانند نژادپرستی، پارتی بازی، آشناپروری،
بی‌تفاوتی، تبعیض جنسی، طلاق، فروپاشی خانواده، افت تحصیلی، سوءاستفاده
جنسی، آدم کشی، اعتیاد و پخش مواد مخدر، کمبود سرمایه اجتماعی در جامعه را
می‌رساند.
همچنین وجود شاخص‌هایی همچون میزان جرم و جنایت، میزان
قانون‌شکنی، وضعیت رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، میزان پرخاشگری و
درگیری‌های خیابانی، میزان خیانت در امانت، میزان چک‌های برگشتی، میزان
مصرف مواد مخدر، وضعیت طلاق، میزان مهاجرت، میزان دعاوی، میزان فرار از
مالیات، میزان خودکشی و... را باید ملاک کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه
دانست.
شفاف
اصطلاح سرمایه اجتماعی حدود بکصد سال است که مطرح شده و امروزه به یکی از عناوین مطرح دانش جامعه شناسی تبدیل گشته است. دانشی که در آن دانشمندان با اندازه گیری و تاثیر گذاری بر متغییر های زندگی جمعی انسانها سعی در بهبود زندگی بشر دارند.
هرچند بن مایه سرمایه های اجتماعی، فرهنگ جامعه و خرده فرهنگ ها هستند اما باید اشاره داشت بک قانون اثرگذار بهمراه ضمانت اجرای آن که از سوی حاکمیت اعمال می شود تاثیر به سزایی در ارتقاء سطح سرمایه های اجتماعی دارد. به عبارت دیگه قانونی که وظایف و حقوق افراد رو به روشنی بیان کنه و دارای ویژگی های چون سرعت در اجرا، و همچنین قطعیت اعمال مجازات های مقرر را در بر داشته باشد در کنار نظام های موثر ب حاکم بر روابط مردم می تواند موجب جلب نظر و رضایت افراد جامعه به یکدیگر می شود
توی بازار که سری به فروشندگان بزنین متوجه میشین که الان چک جای پولو گرفته در حالیه چک وسیله برای ژرداخت پوله .
وقتی اکثر پرداخت ها مدت دار و اون با چک صورت میگیره یه تلنگر به بازار موجب میشه حجم عظیمی از چک هایی که توی بازار دست به دست میشه تا روز وصول فرابرسه برگشت میخوره و طبعاً صادرکنندگان این قبیل چک ها اگه نتونن از پس توقع دارنده چک بربیان باید روانه زندان بشن.
پسرطلا همه چی با قانون و مجازات درست نمیشه که
چیزی که باعث میشه مردم قانون رو رعایت کنن فرهنگ مردمه.
تازه اقتدار قانون که بستگی به میزان پذیرش قانون داره وابسته به فرهنگ مردمه که به چه میزان قانون پذیر باشن
فرهنگ درست بشه همه چی درست میشه
راست میگه دیگه آقاجون فرهنگو داشته باش فرهنگ